پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۹۲

از تهران تا گلندل

در بلوار برند در شهر گلندل به يکي از اولين فروشگاه‌هايي که پا مي گذاري تا سراغ آدرس انجمن ارامنه را بگيري به آقايي بلندقامت با موهاي بلند جوگندمي برمي‌خوري که با رويي خوش از شما استقبال مي کند.

معلوم مي‌شود هم یک ارمني ايراني است و به زبان فارسی هم کاملا مسلط پس گفت وگو فوراً به فارسي برمي‌گردد. او سال 1987 از تهران به گلندل مهاجرت کرده و حالا سال هاست که اين فروشگاه را در قلب جامعه ارامنه در این ناحيه از لس آنجلس مي‌گرداند.

با گشت و گذار کوتاهي در شهر مي‌توان حضور ديگر ارامنه را به راحتي حس کرد: رستوران‌ها، کتابفروشي‌ها، دکه‌ها، آرايشگاه‌ها،چاپخانه‌ها، صحافی‌ها، شیرینی فروشی‌ها، کليساي بزرگ ارامنه و مهمتر از همه چهره‌هايي که بعضي از آنها شايد به خاطر آنکه تداعي‌گر گذشته‌هاست در ذهن نقش مي‌بندد. مثل جواني که روبه‌روي کليسا دکه ساندويچ فروشي دارد يا زن و شوهر پيري که روبه روي سينما در يک روز بهاري روي نيمکت نشسته اند.

گلندل از سه دهه پيش همزمان با تحولات بزرگي که در خاورميانه شکل مي‌گرفت مقصدي تازه براي قومي شد که گويي سرشتش با مهاجرت عجين شده است.

براساس برخي تخمين ها اکنون 40 درصد جمعيت گلندل را ارامنه تشکيل مي‌دهند، يعني چيزي در حدود 85 هزار نفر. تعداد زياد ديگري در شهرهاي اطراف از جمله بربنک، هاليوود، پاسادينا، فرزنو، مونتبلو، هاليوود‌شمالي و حتي محله‌اي که «ارمنستان کوچک» نام گرفته زندگي مي‌کنند.

جمعيت ارمني امريکا (اعم از ارمنی‌تبار و ارمنیان ایرانی‌تبار) حدود يک ميليون و چهارصد هزار نفر رقم زده مي‌شود و 80 هزار ارمني نيز در کانادا زندگي مي‌کنند.

نفوذ ارامنه در گلندل به قدري زياد شده که در سال 2005 اکثريت اعضاي شوراي شهر براي نخستين بار به آنها - سه عضو از پنج عضو- تعلق گرفت.

گلندل، در شمال لس آنجلس، پاي ارتفاعات بنا شده و دو طرف بلوارهاي شمالي آن را نخل هايي که انگار سرشان ميان ابرهاست پوشانده‌اند. منظره خانه‌هاي ويلايي با سقف‌هاي روشن در پاي کوه بي‌شباهت به برخي محله‌هاي شمال تهران نيست.

بلوار برند در قلب گلندل يک مرکز مهم تجاري است که بخش بزرگي از آن در دست ارامنه است و ارامنه ایرانی هم در میان آنها اکثریت دارند. تا آن اندازه که پس از صحبت کردن به زبان ارمنی احتمال شنیدن صدایی که فارسی صحبت می‌کند بیش از هر زبان دیگری است.

اما فعاليت هاي اين قوم از امرار معاش فراتر مي‌رود. اين جامعه‌اي است که نشانه‌هاي بلوغ آن در قالب موسسات و فعاليت هاي خيريه و جمعي خودنمايي مي‌کند.

در بلوار «گلن اوکس» کمي بالاتر از مرکز گلندل در بخش آرام‌تر و مسکوني شهر، ساختمان «انجمن امداد ارامنه» جا خوش کرده است.

خانم ژاسمن بنياتيان-جراحيان، جدي، پرانرژي و بي تعارف، که رئيس حسابداري بنياد است 25 سال پيش پس از ترک ايران در گلندل رحل اقامت افکند و 16 سال است براي اين سازمان کار مي کند.

«انجمن امداد ارامنه» يک سازمان مستقل با هدف حفظ ميراث فرهنگي ارامنه و رفع نيازهاي اجتماعي، پزشکي و آموزشي جوامع ارمني در ارمنستان و ساير نقاط دنياست.

اين بنياد که اصلاً در سال 1910 تاسيس شد توسط زنان به صورت داوطلبانه اداره مي‌شود. شعبه غرب امريکاي اين انجمن در گلندل در کنار سازمان دولتي «خدمات اجتماعي» که اکثر مراجعه کنندگان آن نيز ارامنه هستند قرار دارد.

ارامنه زندگي مسالمت آميزي در جامعه امريکا دارند اما خواهي نخواهي اصطکاک فرهنگ‌ها گاه در مواردي غيرقابل اعتنا پيش مي آيد.

اخيراً قانوني در شهر وضع شد که رستوران‌ها را از درست کردن کباب در هواي آزاد، چنانکه عادت بسياري از رستوران‌هاي ارمني است، منع مي‌کرد.

مردم شهر شکايت داشتند که از بوي کباب که تمام روز، شهر را گرفته خسته شده‌اند. در مقابل صاحبان رستوران‌ها مي‌گويند که مشتريان‌شان انتظار بهترين کباب را از آنها دارند بنابراين بايد با ذغال درست شود.

علت پيروزي ارامنه در انتخابات اخير شوراي شهر گلندل هم تا حدودي همين بود، اما اعضاي ارمني 4 راي لازم را براي لغو اين دستور به دست نياوردند و اکنون رستوران‌هاي ارمني به تدريج مجبور به پيروي از آن شده اند.

ارامنه همواره در طول تاريخ رابطه کم و بيش عاشقانه يي با زبانشان داشته‌اند و به رغم سکونت طولاني در کشورهاي مختلف زبانشان را محفوظ داشته‌اند و سعي کرده‌اند آن را به نسل‌هاي بعد منتقل کنند.اما گويي براي اولين بار نسل‌هاي دوم و سوم ارامنه در امريکا که در اين کشور به دنيا آمده‌اند يا بزرگ شده‌اند، ديگر اين دلبستگي را نشان نمي‌دهند و اين تا حدودي باعث نگراني نسل‌هاي قبلي شده‌است.

یکی از اهالی درباره دو فرزند خود که در ايران متولد اما اينجا بزرگ شده‌اند مي‌گويد:‌ «بخواهي نخواهي جذب مي‌شوند. خيلي وقت‌ها که با خواهرم و بچه‌هايش جمع مي‌شويم بچه‌ها با هم انگليسي صحبت مي‌کنند... بايد به آنها بگوييم که شما يک زبان ديگر هم داريد.»

در پاسخ به اين سوال که آيا بچه‌ها حالا کاملاً امريکايي شده‌اند مي‌گويد: «اگر هم نشده‌اند در راه هستند.»اما چنانچه قوميت‌هاي ديگر در امريکا شهادت مي‌دهند شايد اين سرنوشتي باشد که از آن گريزي نيست.

با این حال سر نخ بسیاری از رخداد‌های جامعه ایرانیان جنوب کالیفرنیا را باید در همین گلندل جستجو کرد. از موسیقی گرفته تا مطبوعات، از چهره‌های سرشناس علمی گرفته تا بهترین رستوران‌های ایرانی.

از «اندی» گرفته تا «رافی خاچاطوریان». از «وارطان» گرفته تا «هنری زادور» و بسیاری از نام آشناترین چهره‌های محبوب جامعه ایرانی در همین شهر سکونت دارند. شهری که با وجود مغازه‌های بیشمار ایرانی ارمنی چهره‌ای تمام‌نما از جامعه مهاجران ایرانی-ارمنی در ایالات متحده آمریکا را به نمایش گذاشته است.

اکثر مجلات و روزنامه‌های فارسی زبان در چاپخانه‌هایی چاپ می‌شوند که در همین شهر بنا شده است و ارامنه آنها را اداره می‌کنند. درست مانند همین مجله ایرانشهر که چاپ متن، جلد و صحافی آن در سه موسسه معتبر متعلق به ارامنه به انجام می رسد.

چند رستوران معروف ایرانی - ارمنی، چند موسسه معتبر هنری و ده‌ها فروشگاه ایرانی ارمنی در یک نگاه ساده و اولیه در گلندل چشم نوازی می‌کند و این تازه جدای از حضور پر رنگ موسسات خدمات خودرو(مکانیکی‌ها، صافکاری‌ها و...) است که در نوع خود زبانزد خاص عام است. این روزها هم که ویدئو کلیپ تبلیغاتی یکی از همین مکانیکی‌ها که به وسیله یک ایرانی- ارمنی(آقای گرگین زرگریان) اداره می‌شود، توانست رکوددار دیده‌شدن در یوتیوپ شود. یک آگهی ساده که می‌شود در آن زیبایی‌های زندگی ارامنه یعنی شادی، صداقت، درستکاری و احترام به زندگی را به خوبی دید.

اما پیدایش گلندل نه یک شبه و حتی سی ساله که با ریشه‌هایی چندصد ساله محقق شده‌است. ریشه هایی که از کوچ اجباری ارامنه به ایران در چندصد سال پیش از این آغاز می‌گردد و صد البته هنوز هم ادامه دارد.

تلاش ما در مجموعه مقالاتی که در صفحات بعد می‌خوانید این است که شما را بیشتر با این ریشه ها و دستاوردهای حضور منسجم جامعه ارمنیان ایرانی آشنا کنیم تا توانسته باشیم ضمن ادای احترام به ایشان، قدر شناس خدمات متقابلی باشیم که فرصت بروز آن برای قرن‌ها با حضور ارامنه برای ایرانیان محقق شده است.