نخستین بار بیستم مارچ 2003 بود که جورج دبیلیو بوش رییس جمهور وقت امریکا با انتشار بیانیهای نوروز را تبریک گفت. خطاب او البته در آن پیام آمریکاییان ایرانی تبار بود و این روند برای چند سال بعد هم تکرار شد.
رئيس جمهور آمريکا در بیانیه دیگری که به همین مناسبت در سال 2006 منتشر کرد، گفته بود: «برای میلیونها نفری که میراثشان به ایران، عراق، افغانستان، ترکیه، پاکستان، هند و آسیای مرکزی میرسد، نوروز جشن زندگی است که با دیدار خانواده و دوستان، مبادله هدیه و نیز لذت از زیبایی طبیعت فرصتی برای ابراز لذت و شادی فراهم می کند.»
او در آن بيانيه افزوده بود: «ملت ما از سنتها و خدمات آمریکاییهایی که ریشه های گوناگونی دارند بهره مند بوده است. تنوع ما، ما را قویتر و نیکوتر کرده است.»
اما کمتر کسی فکر میکرد با روی کار آمدن دموکراتها و راهی شدن پرزیدنت اوباما به کاخ سفید، او در همان نخستین سال ریاست جمهوریاش(2009) خطاب پیام نوروزی خود را تغییر بدهد و با مردم و دولت ایران در آن پیام گفتگو کند.
آقای اوباما در این پیام که به دراز کردن دست دوستی به سوی رهبران ایران مشهور شد، گفت: «من به خصوص مایلم مستقیما مردم و رهبران جمهوری اسلامی را مخاطب قرار دهم» و افزود که نوروز «صرفا یک بخش از فرهنگ بزرگ و نام آور شماست و در طول تاریخ، هنر، موسیقی، ادبیات و نوآوریهای شما جهان را مکانی بهتر و زیباتر ساخته است.»
رئیس جمهوری آمریکا در آن پیام گفت که حضور ایرانیان در آمریکا نیز باعث غنای بیشتر جامعه این کشور شده و افزود: «ما میدانیم که شما دارای تمدنی بزرگ هستید و دستاوردهایتان احترام ایالات متحده و جهان را برانگیخته است.»
پرزیدنت اوباما در اشاره به تیرگی روابط ایالات متحده و ایران از زمان برپایی جمهوری اسلامی گفت «برای کمابیش سه دهه، روابط بین ملتهای ما دستخوش تنش بوده اما در این زمان، انسانیت مشترک خود را به یاد میآوریم که ما را بهم پیوند میدهد.»
اما فقط سه ماه بعد ایران دستخوش تحولات عظیمی شد. انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سایه تقلب گسترده حامیان محمود احمدینژاد و اعتراض عمومی مردم به یک جنبش مهم مدنی مبدل شد که برای بیش از هر وقت دیگری میتوانست به تغییر سیاست در ایران منجر شود. اما گویی روی خوشی که رییس جمهور تازه کار آمریکا از خود نشان داده بود جلوی او را میگرفت تا از معترضان در ایران حمایت کند. برخی پرزیدنت اوباما و دستگاه دیپلماسی خارجی او را به تعلل در مقابل حوادث ایران در آن شرایط خاص متهم میکنند که تاثیرش در سرکوب گسترده معترضان و بقای استبداد سیاسی حاکم در ایران نمایان شد. با این حال مسیر پیامهای نوروزی از راهروهای کاخ سفید در سال های بعد همچنان ادامه یافت.
سال بعد در نخستین روز نوروز 1389 بود که پیام ویدئویی تازهای از او برای مردم و رهبران ایران منتشر شد. پیامی که اگرچه در آن به مسائل مربوط به جنبش سبز، راهپیمایی سکوت، حمله و سرکوب معترضان، بازداشت های فلهای در ایران و کشته شدن ندا آقا سلطان اشاره شده بود، اما به صراحت در آن گفته می شد که: «ایالات متحده قصد هیچگونه مداخله در شرایط داخلی ایران را نداشته است» و خطاب به رهبران تهران این سوال را مطرح کرد که: «ما برای حرکت به پیش در روابطمان آمادهایم، ما میدانیم شما با چه چیزی مخالفید، به ما بگویید با چه چیزی موافقید؟».
پرزیدنت اوباما اگرچه در این پیام لحنی جدی تر در مقابل رهبران تهران به خود گرفته بود اما همچنان موضع انفعالی خود را حذف کرد و با وعده دسترسی آسان تر جوانان نخبه ایرانی به دانشگاههای آمریکایی و تلاش برای دسترسی عمومی و راحت مردم به نرم افزارهای اینترنتی در ایران صحبتهایش را کامل کرد. عیدیهای او در قالب ویزاهای دانشجویی کثیر الورود و نیز رفع تحریم ایران در کمپانیهای اینترنتی مانند گوگل و یاهو خیلی زود جامعه عمل پوشید.
نوروز 1390 در حالی آغاز شد که رهبران جنبش سبز به حصر افتاده بودند، جامعه ایران را نوعی ترس ناشی از سرکوب فرا گرفته بود و شعلههای سوزان جنبش آزادیخواهی مردم که به جنبش سبز معروف شده بود رو به خاموشی میرفت. در این شرایط آقای اوباما برخلاف دو سال گذشته این بار فقط خطاب به مردم ایران و درباره آرزوهای دموکراتیک آنها سخن گفت. اگرچه دیگر کمی دیر به نظر میرسید اما رئیس جمهور آمریکا در بخش اصلی پیام خود را به بحران سیاسی ایران پرداخت که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 این کشور را در خود فروبرد.
آقای اوباما ابراز اطمینان کرد که معترضان ایرانی در نهایت موفق به پاسخگو کردن حکومت خواهند شد. آقای اوباما با اشاره به تحولات خاورمیانه و بهار عربی گفت: «همان نیروهای امید که میدان تحریر (قاهره) را در بر گرفت، در ژوئن سال 2009 در میدان آزادی (تهران) مشاهده شده بود.»
او با اشاره به گزینههایی که دولت برای رفتار با معترضان دارد گفت: «تا این جا، واکنش دولت ایران به گونهای بودهاست که نشان میدهد خیلی بیشتر نگران حفظ قدرت خویش است تا احترام گذاشتن به حقوق مردم ایران.» و افزود: «برای تقریبا دو سال، عملیات ارعاب و نقض حقوق جوانان و پیرها؛ مردان و زنان؛ غنی و فقیر در جریان بوده است. مردم ایران سرکوب شدهاند. صدها زندانی عقیدتی در زندان هستند. بیگناهان ناپدید شدهاند. روزنامه نگاران به سکوت واداشته شدهاند. زنان شکنجه شدهاند. کودکان به اعدام محکوم شدهاند.»
او در آن پیام با صراحت گفته بود: «جهان با نگرانی این اقدامات غیرمنصفانه را نظاره کرده است. زندانی شدن نسرین ستوده به خاطر دفاع از حقوق بشر؛ زندانی شدن جعفر پناهی و محروم شدن او از فیلمسازی؛ به زندان افتادن عبدالرضا تاجیک به خاطر کار روزنامه نگاری؛ تنبیه شدن جامعه بهائی و مسلمانان صوفی به خاطر ایمان دینی شان؛ و صدور حکم اعدام برای محمد ولیان، دانشجو، به خاطر انداختن سه سنگ را دیده ایم.»
سال بعد نوروز 1391 در حالی آغاز شد که تحریمهای گستردهای از سوی ایالات متحده و دیگر اعضای مسئول جامعه جهانی در مقابل زیاده خواهیهای اتمی دولت تهران تحمیل شده بود. پرزیدنت اوباما دریافته بود که پیامی که سالهای قبل برای رهبران ایران فرستاده است نتوانسته آنها را به حسن نیت ایالات متحده در قبال خودشان متقاعد سازد و از سوی دیگر خیل کثیری از مردم ایران را نیز که از شرایط موجود ناراضی هستند، نا امید کردهاست. از همین روست که علی الرغم لحن محکم و جدیتر او مقابل دولت تهران رویکرد آقای رییس جمهور در این پیام متمایز است. او پیامش را با اشاره به ایرانیآمریکاییهای موفق و تاثیر چشمگیر آنها در رشد کشور ایالات متحده آمریکا آغاز میکند و با اشاره به اینکه فیلم اصغر فرهادی برنده جایزه اسکار شده است به ایرانیان یادآوری میکند ایالات متحده آمریکا با مردم، هنر و فرهنگ ایران دشمنی ندارد، بلکه مایل است رفتار رهبران تهران در مقابل جامعه جهانی و خواسته آن مسئولانه و متعهدانه باشد. مهمترین فراز گفتههای او در آن سال تاکید او بر پرده الکترونیکی است که جمهوری اسلامی به گرد ایران کشیدهاست. اشارهای شاعرانه به کنترل اینترنت، تلفن و پارازیت اندازی شدید دولت ایران بر امواج ماهوارهای.
اما نوروز پیش گویی پرزیدنت اوباما برای ارسال پیام خود با شتاب عملکرده بود. اینبار او دو روز زودتر از فرا رسیدن نوروز و در هجدهم مارچ 2013 پیام تازه ویدئویی خود را منتشر کرد. اگرچه کاخ سفید پس از انتشار آن توضیح داد که دلیل فرستادن این پیام پیش از نوروز، این بوده که نمیخواستند این پیام در میان خبرهای مربوط به سفر پرزیدنت اوباما به اسرائیل گم شود.
اوباما در آن آخرین پیام خود گفت که میداند حل اختلافات، کار سادهای نخواهد بود و «نیازمند تلاش جدی و متداوم است». آقای اوباما مناقشه هستهای را یکی از اصلیترین محورهای اختلاف دو کشور دانست و گفت: «مردم ایران تا به امروز بهایی گزاف و غیر ضروری، به خاطر بی میلی رهبران کشورشان به حل این مناقشه پرداخته اند.» و تاکید کرد: «ایالات متحده ترجیح میدهد این مسئله را به طور صلح آمیز و دیپلماتیک حل کند. راه حلی وجود دارد که به ایران امکان دسترسی به انرژی صلح آمیز هستهای را میدهد و همزمان برای همیشه پاسخگوی پرسشهای جدی جامعه جهانی درمورد ماهیت واقعی برنامه هستهای ایران است.» او در پایان گفت امیدوار است در بهار تازه، دو کشور بتوانند تنشها را پشت سر بگذارند و وعده داد که به تلاشهایش برای آغازی نو و رسیدن به صلحی پایدار ادامه دهد.
اگرچه پیشبینی پرزیدنت اوباما کمی با تاخیر و در پایان تابستان به جای بهار، اما محقق شد و برای نخستین بار دو رییس جمهور ایران (حسن روحانی) و آمریکا با هم 15 دقیقه گفتگوی تلفنی داشتند. رویدادی که اگرچه موافقان و مخالفان بسیاری از طیفهای گوناگون داشت، اما نشان داد مسیر تازه ای از دل همین پیامهای به ظاهر نوروزی آغاز شده است که اکنون جهان را به سمت جدیدی میبرد. اکنون در تهران خیلیها گوش به پیام جدید پرزیدنت اوباما دارند. پیامی که باید دید چگونه در طول سال جدید تحقق پیدا خواهد کرد.