سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۱

جواب سلام چیست؟

شما فکر می کنید جواب سلام چیست؟ قدیمی ها می گفتند علیک سلام. اما پاسخ به این سوال ساده این روزها خیلی هم جوابش شبیه به جواب قدیمی ها نیست. مخصوصا در شهر فرشتگان!!!
شاید بد نباشد برای پاسخ این سوال ابتدا بدانیم معنی سلام چیست تا بعد اگر خواستیم به دهانمان زحمت دهیم و جواب سلام کسی را علیک گوییم بفهمیم به چه چیزی! چه پاسخی می دهیم!!!!

امیدوارم بزرگ تر ها، آنها که به جبر چرخ گردون مو سپید کرده اند بر ما جوان تر ها ببخشند که جای تربیت و احترام را با گستاخی و پرگویی پر کرده ایم. ما جوانترهایی که بی گمان وقتی پا به سن گذاشتیم مویمان بهتر است بگوییم در آسیاب سفید شده است تا در گردش روزگار! چرا که بخش عمده ای از آنچه در این نوشته کوتاه با شما در میان می گذارم نشان از بی توجهی ما جوانترها دارد تا آنان که هنوز هم علی الرغم سن بالا و احترامشان در گفتن سلام پیشگام هستند.

وقتی در ادبیات دیر پای پارسی واژه سلام را دنبال می کنیم می بینیم که علامه دهخدا در لغت نامه معتبرش سلام را چنین معنی کرده است:

کلمه دعایی ماخوذ از تازی ، به معنی بهی که در درود بر کسی گویندیعنی سلامت و بی گزند باشید و نیز تهنیت و زندش و تحیت و درود و خیر و عافیت و تعظیم و تکریم و با فعل دادن ، کردن ، و زدن و گفتن آید. (از ناظم الاطباء). درودگفتن . تهنیت گفتن.
علامه همین واژه را در فارسی دری نیز باز جسته است و آنرا چنین معنی می کند:
برابر است با طلب صلح و دوستی کردن و خواستار سلامتی شدن.
علامه برای سخنش شاهد هم می آورد نه یک دو تا که بیش از ده تا اما ما به یکی دو تا بسنده می کنیم:
مگر با درود و پیام و سلام
دو کشور شود زین سخن شادکام
                                                                                                                 فردوسی
و یا این بیت معروف که می گوید:
گر بلندت کسی دهد دشنام
به که ساکن دهد جواب سلام
                                                                                                                    سعدی
همین مقدمه کوتاه بس که باور کنیم سلام گفتن و یا درود فرستادن و یا ابهی خواستن همه و همه به معنی خواستار دوستی شدن و پرهیز از کینه و دشمنی است. و ما آدم هایی که همه روزه یکدیگر را می بینیم وقتی لب به گفتن این واژه ساده باز می کنیم، بی آنکه حتی دانسته باشیم چونان صبح سال نو و روز نوروز هربار که یکدیگر را می بینیم، اجازه می دهیم که خانه قلب ما را به جای اینکه زنگار کینه ها، نخوت ها و پلشتی ها اشغال کند، شکوفه باران از طراوت سلامتی و صلح و دوستی باشد.
دوستان سلام یا درود واژه ای زیباست که در پس بیان ساده خود، زیبا ترین حس دوستی را پنهان کرده است. اما این روزها گویی میان ما غربت زدگان که نه تنها در این سوی دنیا ریشه نداریم، بلکه برخی هم ریشه هایمان را در آن سوی جهان هم بریده ایم!! گویی سلام جای دشنام را گرفته است! برخی دیگر تفاوت های فرهنگی و عصر مدرن را بهانه می کنند و چه عذری بدتر از گناه که اگر ساعتی در همین خیابان های سرزمینی که در مدرن بودن گوی سبقت را از دنیا ربوده است قدم بزنی می بینی که این مهربانان مهمان نواز آمریکایی وقتی بهم می رسند و یا حتی به من و تو غریبه، چگونه با لبخند دریچه دوستی را به روی ما باز می کنند و با خوش رویی «های هاو آر یو» را به پیشواز می فرستند.
دوستی دارم که می گوید وقتی در خیابانی قدم می زنی او که از کنارت می گذرد و چشم در چشمت می شود و به تو «های» نمی گوید، شک نکن که ایرانی است چون امریکایی ها همیشه پیوند نگاهشان را با یک سلام ساده و یک لبخند به دوستی تبدیل می کنند.
قصد متهم کردن کسی و یا نسلی را ندارم. اما بی رو دربایستی گاهی وقت ها باید موضوعاتی را مطرح کرد و یاد آور شد که چرا هر روز از دیروز عقب تر هستیم. چرا هر روز از دیروز بیشتر سر در لاک تنهایی ها و خمودگی های فردی خود فرو می بریم و چرا هر روز بیشتر از دیروز از خوشبختی حقیقی فاصله می گیریم.
آیا براستی باید در کنار ایستاد و فقط ناظر بود؟ تا آن زمان که دیگر حتی همخونی هم بی معنی شود؟ آیا سهم ما از زندگی روزهایی است که بدون سلام شروع می شوند؟ روزهایی که بدون دوستی و صلح به پایان می رسند؟ روزهایی که حتی سلام گفتن و در جستجوی صلح بودن و دوست داشتن هم در آن جرم محسوب می شود؟ وای بر ما!!!